سوال و استيضاح حق مجلس است و انتظاري كه از مجلس زنده هم ميرود اين است كه بهطور مداوم و منظم بر كار دولت نظارت داشته باشد اما اگر به سوالات مطرح شده از وزرا و همچنين دلايل استيضاح وزير علوم نگاهي داشته باشيم درمييابيم كه اين نوع برخوردها از نوع نظارتي نبوده بلكه از نوع دخالتي بوده است. وقتي ميبينيم نمايندگان حتي در مورد انتصابات دولت، وزرا را احضار ميكنند، از آنجايي كه كاملا مشهود است كه انتصابات جزو حقوق قطعي وزيران است يا وقتي كه نمايندگان وزرا را مورد سوال قرار داده و از آنها درباره ديدار با محمد خاتمي يا برخي افراد ديگر توضيح ميخواهند و حتي در زمينه برداشتن محدوديتهايي كه بهطور غيرقانوني در دولت، گذشته به وجود آمده بود از وزريران سوال ميپرسند معلوم ميشود كه به هيچ وجه بحث نظارت و مقابله با حركتهاي غيرقانوني مطرح نيست.
اما اگر به گذشته برگرديم ميبينيم كه بهطور فراوان تخلفات غيرقانوني صورت ميگرفت اما همين مجلس كوچكترين عكس العملي نسبت به آن نداشت. به عنوان مثال ديوان محاسبات گزارشي داد مبني بر اينكه در يك سال مالي حدود دو هزار تخلف بودجهيي صورت گرفت و همچنين تخلفاتي در حوزه پولي و مالي اما اعتراضي بر آن نبود. حتي در مواقعي شخص رييس دولت گذشته نيز مصوبات مجلس را اجرا نميكرد و غير از تعداد قليلي از نمايندگان كسي به آن اعتراضي نداشت.
لازم بود دولت و مخصوصا شخص رييسجمهور حضور بيشتري در جمع نمايندگان داشته باشند. شكست دولت در جريان استيضاح را بايد در يك اشتباه بزرگ حسن روحاني جستوجو كنيم. وي بهجاي اينكه در مجلس حضور يابد، يك سفر استاني را به دفاع از وزير كابينه باحضورش در مجلس ترجيح داد.
اگر فرجي دانا راي ميآورد دولت خود را به مدت 18 ماه در برابر مجلس بيمه ميكرد اما متاسفانه اين استيضاح زمينه را براي نمايندگان فراهم كرد كه احساس كنند ميشود با بيان مطالبي خلاف واقع و فضاسازي با دولت مقابله كرد. احساس ميكنم كه دولت يك و سال و نيم سختي را پيشرو دارد و فقط ميتوان به اميد مجلس آينده ماند.
17302
نظر شما